۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

اطلاعاتی که ازشون فایده ندیدم

سلام، نم دونم با چه امیدی صحبت کنم، خب البته امید همه به خداست
من نمی دونم چرا انقدر زیاد نمی دونم
افکارم به من جواب درستی نمی دن
فکر خرید گوشی موبایل منو کشته
نمی دونم چرا؟؟ اما می دونم که قسمتی از ذهن من رو گرفته
نمی دونم چرا به کار های مهم تر دیگه نمی پردازم؟؟
شاید چون برا من انقدر جذاب نیست
مگه یه گوشی چیه که فکر یک آدم رو به خودش مشغول بکنه؟؟ اما من می گم خیلی تاثیر گذاره برا ریزه ریزه جزییات
من نمی دونم چه قضیه ایه که تا وقتی چیزی رو نداریم انگار هیچی نداریم، اما وقتی به چیزی که می خواستیم می رسیم باز انگار هیچ چیز نداریم!!!
عجیب واقعا هاااا!!! اما من فکر می کنم این از روی حریص بودن انسان هست که اتفاق می افته!!! اگه انسان ها قانع بودنند خیلی بهتر زندگی می کردند
البته این حریص بودن بوده که انسان رو جلو بررده و نمی شه خیلی منفی به این قضیه نگاه کرد.
فکر کنم فعلا بسه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر